کد مطلب:36609 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:72

در متون دینی بحث حسن و قبح اعمال به شیوه ی متکلمان مورد...











سخن امیرالمومنین (ع) در باب اقبال به كارهای نیكو و پرهیز از كارهای بد آشكارا طنین متكلمانه دارد و این به لحاظ تاریخ كلام و همچنین تحقیق در اصالت این نامه، واجد اهمیت است.

در میان متكلمان مسلمان بحث «حسن» و «قبح» افعال مایه ی نزاعهای شدید و بی پایانی شد و آخر الامر هم به نتیجه ی قطعی و روشنی نینجامید. اگر امروزه این بحثها رونق و حرارت پیشین را در میان ما ندارند، به دلیل آن نیست كه ما به پاسخی دست یافته ایم كه گذشتگان نمی دانستند، بلكه از آن روست كه علم كلام در میان ما رو به ضعف نهاده و پاره ای از جوابها به سوالها، استخوانی و متحجر شده و به طور كلی تلاش عقلی كه به صورتهای كلام و فلسفه و منطق و علم اصول در میان ما جاری بود، كاستی و سستی پذیرفته و گاه به شیوه ی صوفیانه و گاه به نام دینداری، پاره ای از سوالهای مهم یا در ذهنها نمی رویند یا بر زبانها نمی آیند. باری اساسا تعبیر «حسن» و «قبح» درباره افعال اختیاری انسان، در قرآن بود كه رفته رفته اندیشه ی متفكران و متكلمان مسلمان معطوف به این پرسش شد كه آیا هر كاری كه خداوند می كند نیكوست یا آنكه خداوند هر كاری را كه نیكوست، می كند؟ این پرسش نیز ابداع مسلمانان نبود، بلكه در تفكر فلسفی اقوام پیشین سابقه داشت. باری در فرهنگ اسلامی دو مكتب بزرگ «اشعری» و «معتزلی» هر یك به نحوی به آن پرسش، پاسخ دادند. شیعیان هم به راهنمایی پیشوایانشان و نیز به مقتضای تعقل، بیشتر با مكتب اعتزالی قرابت یافتند.